دوستان عزیزم سال جدید رو تبریک میگم بهتون
مسافری سرگردان و کهن
خسته از دوگانگی
درجستجوی نجوایی از امّید
می نوشت از پایان...
تبسمی خاموش و سرد
بر چهره ی افروخته اش
با تصویری غمناک ازخیال فردا
هرچه بود رویا بود...
پاهایش سست و نمور
صدایش لرزان
بر لبانش مُهر دگربارگی
شده آلوده ی تنهایی شب
آرزویش بر باد
آرزویش بر باد.....
رضا