کتاب رنج را می خوانم
به امید طراوت
سخت خواهم شد
تا مهتاب را بیابم
پلی بر سکوت زدم
و تکیه ای بر امید
تا رویایی شیرین
گریه کنان خواهم رفت
تا وصال یاس سپید
کبوتری می خواند
صدایی پر اندرز
و مسیری پرپیچ و خم
خاطرات شب هایم
در کنار گل های میخک
در آن جاده ی متروک
در یاد خواهد ماند...
یکشنبه ۷/۴/ ۱ ۳۸۸
سلام.
وبسایت خوب و جالبی دارید . تبریک میگیم.
ما در وبسایت خود با برنامه ها و اموزشهای کمیاب منتظر شما هستیم. برنامه هایی نظیر برنامه تبلیغات در روم کاملا رایگان و اموزشهایی نظیر اموزش هک سایت و سورسهای درخواستی شما.
موفق باشید.
پلی بر سکوت زدم
و تکیه ای بر امید
شعر پایینی خیلی قشنگ بود. از این یکی راستش چیزی نفهمیدم. دیدی بالاخره اومدم
سلام
شعر قشنگی بود
سلام عزیزم .
خوبی
به مناسبت تولدم یه جشن کوچیک توی کلبه ام گرفتم .
ازت میخوام بیا و با حضورت خوشحالم کنی .
تا شنبه 10 /05/1388
باااااااااااااااااای
[گل][بدرود]